رسد به گوش فلک بانگ ناله و فریاد
که بشنوند خلایق طنین این بیداد
ملک خروش برآورده در سرادق عرش
فغان کنند ز جور و جفای ثانی عاد
به جنت اند همه حوریان پریشان مو
در این مصیبت عظمی روان سرشکِ وَداد
ز جن و انس بلند است ناله و شیون
غروب کرده سپهر نهم امام جواد
شرنگ زهر به جانش شراره افکند
که سوخت جان محبین به عالم ایجاد
محمد بن علی آن سلاله ی یاسین
شهید زهر جفا گشت از ره الحاد
به شوق منظر زیبای دوست عهد شباب
گرفت جام بلا و به راه او جان داد
فغان نموده ز جور و جفای ام الفضل
که بست درب حجره به روی وی و جواب نداد
نه شرمی از رخ پیغمبر و علی و رضا
نه خوف وی ز خدا نی ز یومِ بالمرصاد
به جد خویش نمود اقتدا و در غربت
شهید تشنه جگر شد ز ظلم و جور و عناد
سرشگ غم شده جاری ز دیده ی احباب
بسوخت جان (رهائی) و دل ز دست بداد
شها تو اسوه ی جود و سخا و بحر کرم
به انجمن ز وفا بنگر و نمای امداد
(اثرطبع استادحاج علی محمدرهائی شهرضائی)
نظرات شما عزیزان: